زیگولی    zigooli

زیگولی zigooli

بلوتوث و ایمیل بازی
زیگولی    zigooli

زیگولی zigooli

بلوتوث و ایمیل بازی

وقتشه که یه کم بخندیم با این جوک های ناب

زیگولی دز این پست کلی جوک جمع کرده برای اخمو هایی که نمیخندن تا یه خورده بخندونتشون 

به یه نفر میگن: با «حمید و فرید» جمله بساز. میگه: شما با همید؟ چند نفرید؟  
 به یه نفر میگن: با «خرچنگ» جمله بساز، میگه:کره خر چنگ نزن! 

به یه نفر میگن: با «رادار» جمله بساز میگه: از اینجا به خونه ما را داره!!  

به یه نفر میگن: با «زنبور و خر و گاو» جمله بساز،میگه: زنبور خره، گاو منه!  
 به یه نفر میگن: با «ستیز» جمله بساز، میگه: موبایل سفت ایز آف (mobile set is off)!!! 

به یه نفر میگن: با «سینا» جمله بساز. میگه: با عباساینا رفتیم بیرون!  

 به یارو میگن دخترتو به کی شوهر دادی؟میگه غریبه نیست دومادمونه

به یارو میگن لکنت زبون داری؟ میگه نه فقط موقعی که حرف می زنم.

اولی:میدونی آدرس اونجا کجاست؟ دومی:نه اونجا دیگه کجاست؟ اولی:تو نمیدونی حالا می خوای من بدونم.

به یارو میگن با کشور جمله بساز؟ میگه با کش ور رفتم خورد به چشمم.

به یارو میگن با کیشمیش جمله بساز؟میگه من دایی شم تو کیش میشی؟

آبادانیه میره کتابفروشی میپرسه ولک پوستر مو(من) داری؟طرف میگه نه.میگه ای بابا تو هم تموم کردی.

طرف با یه دختره آشنا میشه دختره میگه اسم من پروانه است ولی بچه ها بهم میگن پری طرف هم واسه کلاس میگه اسم من چراغعلیه ولی بچه ها بهم میگن لوستر.

به یارو میگن با کیبورد جمله بساز؟میگه بازی دیروزو کی برد.

به یارو میگن از قفل فرمونت راضی هستی؟میگه آره فقط سرپیچها یه کم اذیت می کنه.

به یارو میگن با رایانه بلدی کار کنی؟میگه آره.میگن خب روشنش کن.میگه بلدم ولی نه تا این حد.

به یارو میگن با صداقت جمله بساز؟میگه داشتم با تلفن حرف میزدم که یکدفعه صدا قطع شد.

یه خودکار قرمز فامیلش فوت میکنه تا چهل روز سیاه می نویسه.

به خره میگن چرا گوشات بزرگه؟میگه آخه هر خوشگلی یه عیبی داره.

یه سوسکه قرص ایکس می خوره میره جلوی دمپایی میگه بزن راحتم کن.

یه عنکبوته قرص ایکس می خوره به جای تار قالی می بافه.

به مرغه میگن چرا تخم نمی کنی؟میگه شوهرم گفته به خاطر صد تومن اندامتو خراب نکن. 

 غضنفر میره تو فکر در نمیاد با جرثقیل درش میارن.

غضنفر می خواد وام بگیره ضامن نداشته میترکه.

غضنفر با زیر شلواری میره خواستگاری.پدر عروس میگه قدمتون سر چشم ولی چرا با زیر شلواری اومدید.غضنفرهم میگه گفتم شاید وصلت شد شب اینجا موندیم.

معتاد اولی:میدونی فرق ما با فوتبالیستها چیه؟

معتاد دومی:نه چیه؟ معتاد اولی:کار ما پیکنیکیه اما کار فوتبالیستها تکنیکیه.

معتاده رو پیغام گیر موبایلش میزاره:هشتم ولی خشتم.

بسیجیه رو پیغام گیر موبایلش میزاره:لطفا بعد از شنیدن سوره بقره پیغام خود را بگذارید.

گنجشکه با یه موتوره تصادف میکنه بیهوش میشه.بعد که به هوش میاد میبینه تو قفسه میگه وااای موتوریه مرد.

دو تا هزار پا با همدیگرو بغل میکنن میشن زیپ.

یه هزار پا از درخت میوفته میگه آخ پام آخ پام آخ پام.....

میدونی چرا یه فیل از سوراخ سوزن رد نمیشه؟ چون دم فیل گره است و بیرون سوراخ گیر میکنه.

به غضنفر خبر میدن بچه ات پسره.میگه پس اسمش چیه؟

به غضنفر میگن سگت پای بچه ی مارو گاز گرفته.میگه اول سگ ما بسته است دوم سگ ما گاز نمی گیره سوم ما اصلا سگ نداریم.

غضنفر عینک دودی می زنه میره کنار دریا میگه وااای چقدر نوشابه.

به غضنفر میگن می دونی خدا کجاست؟میگه نه ولی هر جا هست ابوالفضل نگهدارش باشه.

به غضنفر میگن می دونی فامیلی خدا چیه؟میگه نه ولی فکر کنم وکیلی باشه.

غضنفر نیت میکنه آخر اسم بچه هاش رو الله بزاره.اولی رو میزاره بیت الله دومی دختر میشه میزاره سیندرلا.

بچه غضنفر بعد از عید فطر به دنیا میاد.غضنفر اسمشو میزاره پس فطرت.

به غضنفر میگن نظرت درباره ی پیام بازرگانی چیه؟میگه عالیه تازه بین پیام ها فیلم هم پخش میکنن.

غضنفر میره بقالی میگه گلاب به روتون یه دونه لامپ می خواستم.بقال میپرسه حالا چرا گلاب به روتون؟غضنفر میگه آخه برای دستشویی می خوام.

غضنفر کتاب کتابخونه رو پس میاره.کتابدار میگه کتاب چطور بود؟غضنفر هم جواب میده خوب بود ولی خیلی شخصیت توش بود.کتابدار هم شوکه شد و گفت ای بابا دفتر تلفن دست تو چیکار میکنه.

به غضنفر میگن روز تولدت کی هست؟جواب میده بیست مهر.میگن چه سالی؟میگه بیست مهر هر سال.

به غضنفر میگن با لوبیا جمله بساز.میگه کوچولوبیا.

غضنفر از پنجاه طبقه می افته چیزیش نمیشه.اگه گفتین چرا؟چون شلوار کردی پاش کرده بود.

غضنفر داشت یه میخ رو برعکس میزد به دیوار بعد گل مراد میاد میبینه بهش می خنده.غضنفر میگه واسه چی می خندی؟گل مراد میگه آخه احمق این میخ برای دیوار روبه رویی هست.

غضنفر رو میندازن جهنم دنپاییش رو میندازه تو بهشت به خدا میگه برم بیارمش.

غضنفر دوست دخترش رو بغل میکنه نمیدونه چی بگه بهش بعد یه دفعه بهش میگه فشارت بدم تا بترکی.

میدونی تشخیص کلاس درس غضنفر چطوریه؟هر موقع معلم تخته سیاه رو پاک میکنه غضنفر هم دفترش رو پاک میکنه.

به غضنفر میگن با شمشیر جمله بساز میگه فدات شم شیر میخوری.

به غضنفر میگن مبارکه زنت حامله است.میگه مرسی ولی لطفا به زنم هیچی نگید میخوام سوپرایزش کنم.

غضنفر یه زن حامله رو میبینه از زنه میپرسه تو شکمت چیه؟زنه میگه بچمه.غضنفر میگه دوستش داری؟زنه میگه آره.بعد غضنفر میگه اگه دوستش داری پس چرا قورتش دادی.

از غضنفر میپرسن ساعت چنده؟میگه بدو بدو دیرت شد.

غضنفر رو میخوان سر کار بزارن میندازنش تو یه اتاق دایره میگن برو یه گوشه بشین.

غضنفر میره حج ولی هیچ کاری نمیکنه.بهش میگن حداقل یه طوافی دو رکعت نمازی بخون.غضنفر میگه من کار ندارم به من گفتن همه چیز پای کاروانه.

غضنفر شب عید فطر میره تو پارک میخوابه تا فطریه اش بیوفته پای شهرداری.

غضنفر میره دعوا طرف بهش آجر پرت میکنه غضنفر میپره هد میزنه.

یه نفر که لنگ بوده با کشتی دور دنیا رو میچرخه و وقتی بر می گرده رفیقش بهش میگه سفر چطور بود؟میگه آخه چه سفری همش استرس داشتم.رفیقش میپرسه چرا؟جواب میده بابا این ناخدا هر چند وقت یه بار میگفت لنگرو بندازید تو آب.

سه تا دیوونه رو میخوان امتحان کنن.میارنشون دم یه استخر خالی میگن دونه دونه بپرید.اولی میپره.دومی هم میپره ولی سومی نمیپره.میگن چرا نمیپری؟میگه آخه من شنا بلد نیستم.

به غضنفر میگن یه چیستان بگو؟میگه اون چیه که زرده.درازه.موزه؟

به غضنفر میگن اینجا چیکار میکنی؟میگه پس کجا چیکار کنم؟

غضنفر میخواسته گردو بشکونه.گردو رو میزاره زیر پاش با سنگ میزنه به سرش.

غضنفر داشته هلو میخورده میرسه به وسطش میگه ایول گردو هم داره.

غضنفر میره پیش دکتر میگه آقای دکتر هر شب دارم خواب میبینم که خرا دارن با هم فوتبال بازی میکنن.دکتر میگه یه نسخه واست مینویسم تا فوری خوب بشی.غضنفر میگه میشه داروها رو از فردا بخورم؟دکتر میپرسه آخه چرا؟غضنفر میگه آخه امشب بازی فیناله.

به غضنفر میگن چرا بعضی ها بعد هرکلمه ای یه چیز بی ربط دیگه ای باهاش میگن؟مثل شیر میر.رایانه مایانه؟غضنفر میگه من که هیچ موقع نمیگم اینا کار این دهاتی پهاتی هاست   

غضنفر به رفیقش میگه : می خوام دختر شاه رو بگیرم ! رفیقش میگه : چرت نگو ! مگه کشکیه ؟! غضنفر میگه : بابا من که راضیم ، ننم هم که راضیه ، فقط مونده شاه و دخترش !
شخصی شاکی میره ثبت احوال ، میگه : آقا این اسم من خیلی ضایع است ، باید حتماً عوضش کنم . کارمند ازش می پرسه ، مگه اسمتون چیه ؟ میگه : اصغرِ اَن چهره ! کارمند میگه : آره خوب حق دارید ، باید حتماً عوضش کنید . حالا چه اسمی می خواید بگذارید ؟ میگه : اکبرِ اَن چهره !

از غضنفر می پرسند : می دونی USA مخفف چیه ؟ میگه : یوم الله سیزده آبان !

غضنفر رفته بود تماشای مسابقة دومیدانی . وسط مسابقه از بغل دستیش می پرسه : ببخشید ، اینا واسه چی دارن میدون ؟! یارو میگه : برای اینکه به نفر اول جایزه میدن . غضنفر کمی فکر می کنه ، می پرسه : پس بقیشون واسه چی دارن میدون ؟!

غضنفر سوار آسانسور میشه ، می بینه نوشته : ظرفیت 12 نفر . باخودش میگه : عجب بدبختیه ها ! حالا 11 نفر دیگه از کجا بیارم ؟!

از غضنفر می پرسن : به نظر شما اگه آمریکا افغانستان و عربستان رو بگیره ، به کره و چین هم حمله کُنه تکلیف ایران چی میشه ؟ غضنفر میگه : چی میشه نداره که ، ایران میره جام جهانی !

از غضنفر می پرسن : چند تا بچه داری ؟ 4 تا از انگشتاشو نشون میده ، میگه : 3 تا ! مردم تعجب میکنن ، میگن : بابا اینا که 4 تاست ؟ غضنفر انگشت کوچیکشو نشون میده ، میگه : این بچه همسایمونه ، ولی همیشه خونة ماست !

از غضنفر میپرسن چندتا بچه داری ؟ انگشت کوچیکشو نشون میده ، میگه : هفت تا ! مردم تعجب میکنن ، میگن : بابا این که فقط یکیه ! میگه : آخه دادم mp3ش کردن !

می خواستن غضنفر رو شکنجه روحی بدن ، می فرستنش تو یک اتاق گرد ، میگن برو یک گوشه بشین !

غضنفر بعد از بیست سال از آمریکا برمی گرده ایران و یک ساندویچ فروشی میزنه . یارو میاد میگه : قربون دستت ، یک ساندویچ سوسیس بده . غضنفر که هنوز خوب از حال و هوای غرب درنیومده بود ، می پرسه : ''تو گو'' بدم ؟ یارو شاکی میشه ، میگه : نه مرتیکه ، تو نون بده !

غضنفر تو یک شب برف و بورانی داشته از سر زمین برمی گشته خونه ، یهو می بینه یکجا کوه ریزش کرده ، یک قطار هم داره ازون دور میاد ! خلاصه جنگی لباساشو درمیاره و آتیش میزنه ، میره اون جلو وامیسته . رانندة قطاره هم که آتیشو می بینه میزنه رو ترمز و قطار وامیسته . همچین که قطار واستاد ، غضنفر یک نارنجک درمیاره ، میندازه زیر قطار ، چهل پنجاه نفر آدم لت و پار میشن ! خلاصه غضنفر رو میگیرن میبیرن بازجویی ، اونجا بازرس بهش میتوپه که : مرتیکة خر ! نه به اون لباس آتیش زدنت ، نه به اون نارنجک انداختنت ! آخه تو چه مرگت بود ؟! غضنفر میزنه زیر گریه ، میگه : جناب سروان به خدا من از بچگی این دهقان فداکار و حسین فهمیده رو قاطی می کردم !

غضنفر میره مسابقه بیست سوالی ، رفقاش از پشت صحنه بهش میرسونن که : جواب برج ایفله ، فقط تو زود نگو که ضایع شه . خلاصه مسابقه شروع میشه ، غضنفر میپرسه : تو جیب جا میگیره ؟ میگن : نه . غضنفر میگه : ...ها ! پس حتماٌ برج ایفله !

غضنفر میره مسابقه بیست سوالی . رفقاش از پشت صحنه بهش میرسونن که جواب خیاره ، فقط تو زود نگو که ضایع شه . خلاصه مسابقه شروع میشه ، غضنفر میپرسه : تو جیب جا میگیره ؟ میگن : نه . غضنفر میگه : بابا این عجب خیار گنده ایه !

ماشین غضنفر رو تو روز روشن ، جلو چشماش میدزدن . رفیقاش میدون دنبال ماشینه و داد میزنن : آااای دزد ! بگیرینش ! یهو غضنفر داد میزنه : هیچ خودتونو ناراحت نکنید . هیچ غلطی نمیتونه بکنه ! رفیقاش وامیستن ، میپرسن : چرا ؟ غضنفر میگه : من شمارشو برداشتم !

غضنفر میره قنادی ، میگه : ببخشید کیک هفتاد طبقه دارید ؟! قناد میگه : نخیر نداریم . فردا دوباره غضنفر میاد ، میپرسه : شرمنده ، کیک هفتاد طبقه دارید ؟ باز قناد میگه : نخیر نداریم . خلاصه یک هفته تمام هر روز کار غضنفر این بود که بیاد سراغ کیک هفتاد طبقه بگیره و قناد هم هرروز جواب میداده که نداریم . آخر هفته قناده با خودش میگه : این بابا که مشتریه ، بذار یک کیک هفتاد طبقه براش بپزیم ، یک پول خوبی هم شب جمعه ای بزنیم به جیب . خلاصه بدبخت قناد تمام پنج شنبه و جمعه رو میذاره یک کیک خوشگل هفتاد طبقه ردیف میکنه . شنبه اول صبح غضنفر میاد ، میپرسه : ببخشید ، کیک هفتاد طبقه دارید ؟! قناد با لبخند بر لب میگه : بعله که داریم ، خوبشم داریم ! غضنفر میگه : قربون دستت ، 500 گرم از طبقة بیست چهارمش به ما بده !

یه هواپیما تو قبرستون سقوط میکنه ، فردا رادیو میگه : شب گذشته یک فروند هواپیمای توپولوف در حومة شهر سقوط کرده و تا این لحظه 34513 جسد کشف شده ! عملیات برای یافتن اجساد بقیه قربانیان همچنان ادامه دارد !

از غضنفر میپرسن بنفش چه رنگیه ؟ میگه : قرمز دیدی ؟! آبیش !

غضنفر میره خواستگاری . اسم دختر پروانه بود ولی غضنفر قاطی کرده بود ، یک بند بهش میگفته آهو خانوم ! خلاصه وقتی دختر میاد چایی تعارف کنه ، غضنفر میگه : دست شما درد نکنه آهو خانوم ! دختر شاکی میشه ، میگه : بابا اسم من پروانه ست نه آهو . غضنفر میگه : ای بابا فرقی نداره . حیوون حیوونه دیگه !

سه تا پسر با هم کل گذاشته بودند ، اولی میگه : بابای من مهمترین آدم مملکته . دوتای دیگه میپرسن : مگه بابات چیکارس ؟ میگه : بابای من رئیس جمهوره . هر قانونی که بخواد گذاشته بشه رو باید اول بابای من امضاء کنه . دومی میگه : برو بابا حال نداری . بابای من عمری پوز بابای تورو میزنه ! اولیه میگه : مگه بابات چیکارس ؟ پسره میگه : بابای من نماینده مجلسه . تا بابای من رای نده ، عمری قانونای بابای تو تصویب بشن . سومی برمیگرده میگه : باباهای شما جلوی بابای من هیچی نیستن ! اون دو تا میپرسن : مگه بابات چیکارس ؟ پسره میگه : بابای من پاسبونه . جلوی خیابون وامیسته ، پونصد تومن میگیره ، میشاشه به قانون باباهای هردوتون !

حکومت نظامی بود ، سروانه به غضنفر میگه که تو اینجا کشیک بده ، از هفت شب به بعد هر کسی رو تو خیابون دیدی در جا بزنش . حرفش که تموم میشه ، تا میاد بره سوار ماشینش بشه ، میبینه صدای گلوله اومد . برمیگرده میبینه غضنفر زده یک بدبختی رو کشته ! داد میزنه : احمق ! الان که تازه ساعت پنج بعد از ظهره ! غضنفر میگه : قربان این یه آدرسی پرسید که ، عمراً تا ساعت نه شب هم پیداش نمیکرد !

غضنفر و دوستاش رفته بودن ایستگاه راه آهن . تا میرسن ، یهو قطار حرکت میکنه . اینا هم میدون دنبال قطار . حالا ندو کی بدو ! خلاصه بعد از هزار بدبختی ، یکیشون میرسه به قطار و میپره بالا و دستشو دراز میکنه دومی رو هم سوار میکنه ، ولی سومی بندة خدا هرچی میدوه نمیرسه . خلاصه خسته و کوفته برمیگرده تو ایستگاه ، یک بابایی بهش میگه : آقا جان چرا اینقدر خودتونو خسته کردید ؟ قطار بعدی نیم ساعت دیگه حرکت میکنه ، وامیستادید با اون میرفتید . غضنفر نفس زنان میگه : منم نمیدونم ! والله من فقط قرار بود برم ، اون دوتا رفیقام اومده بودن بدرقم !

غضنفر از شاگردش میپرسه : دو دو تا چند تا میشه ؟ شاگرد میگه : شونزده تا ! غضنفر شاکی میشه ، میگه : دو دو تا میشه چهارتا ، دیگه اگه خیلی بشه ، میشه هشت تا !

یک بابایی داشته از سر کار برمیگشته خونه ، یهو میبینه یک جمع عظیمی دارن تشییع جنازه میکنند ، منتها یه جور عجیب غریبی . اول صف یک سری ملت دارن دو تا تابوت رو میبرن ، بعد یک یارو مَرده با سگش راه میره ، بعد ازون هم یک صف 500 متری ملت دارن دنبالشون میرن . یارو کَف میکنه ، میره پیش جناب سگ دار ، میگه : تسلیت عرض میکنم قربان ، خیلی شرمندم . میشه بگید جریان چیه ؟ یارو میگه : والله تابوت جلوییه خانممه ، پشتیش هم مادر خانومم ، هردوشون رو دیشب این سگم پاره پاره کرد ! مَرده ناراحت میشه ، همینجور شروع میکنه پشت سر یارو راه رفتن ، بعد از یک مدت برمیگرده میگه : ببخشید من خیلی براتون متاسفم ، میدونم الانم وقت پرسیدن اینجور سوالا نیست ، ولی ممکنه من یک شب سگ شما رو قرض بگیرم ؟! مَرده یک نگاهی بهش میکنه ، اشاره میکنه به 500 متر جمعیت پشت سر ، میگه : برو ته صف !

غضنفر سرش میخوره به میلة وسط اتوبوس ، جا به جا ولو میشه کف اتوبوس . بعد از چند لحظه ، چشماشو باز میکنه میبینه ملتی که واستادن بالا سرش میله رو گرفتند . میگه : ولش کنین ببینم چی میگه !

غضنفر از طبقه صدم یه ساختمون می پره پایین . به طبقه پنجاهم که میرسه میگه : خب الحمدالله تا اینجاش که بخیر گذشت !

زن غضنفر دو قلو میزاد ، غضنفر میره صورت حساب بیمارستان رو حساب کنه ، به یارو میگه : حاج آقا ارزون حساب کن هردوشو ببرم !

زن غضنفر آپاندیسش رو عمل کرده بود . بعد از عمل شوهرش میاد ملاقاتش . منتها زنه هنوز خوب بهوش نیومده بوده و داشته زیر لب هزیون می گفته : احمق ... بی شعور ... عوضی ! یک دکتری داشته از اتاق رد میشده ، میگه : خوب به سلامتی مثل اینکه خانمتون به هوش اومده و داره باهاتون حرف میزنه !

به غضنفر میگن یک معما بگو . میگه اون چیه که زمستونا خونه رو گرم میکنه تابستونا بالای درختو ؟! یارو هرچی فکر میکنه جوابشو پیدا نمیکنه . میگه : نمیدونم ، حالا بگو چیه ؟ غضنفر میگه : بخاری ! یارو کَف می کنه ، میگه : باباجان بخاری زمستونا خونه رو گرم میکنه ولی تابستونا چه جوری بالای درختو گرم می کنه ؟ غضنفر میگه : بخاری خودمه دوست دارم بذارمش بالای  

میدانید چرا ناپلئون همیشه از کمر بند قرمز استفاده میکرده و این که حکمت کمربند ناپلئون چیست ، این سوال برای خیلیها پیش آمده و جواب آن فقط یک جمله است : از کمربند قرمز استفاده میکرده تا از افتادن شلوارش جلوگیری کند

چرا روی آدرس اینترنت به جای یک دبیلیو، سه تا دبیلیو می‌گذارند؟ چون کار از محکم‌کاری عیب نمی‌کنه

آخرین دندانی که در دهان دیده می‌شود چه نام دارد؟ دندان مصنوعی

چطور می‌شود چهارنفر زیر یک چتر به‌ایستند و خیس نشوند؟ وقتی هوا آفتابی باشد این کار را انجام دهند

اگر سر پرگار گیج برود چه می‌کشد؟ بیضی

چرا لک‌لک موقع خواب یک پایش را بالا می‌گیرد؟ چون اگر هر دو را بگیرد، می‌افتد

چرا دود از دودکش بالا می‌رود؟ چون ظاهرا چاره دیگری ندارد

شباهت نون سوخته با آدم غرق شده چیه ؟هر دو تاشونو دیر کشیدن بیرون


فرق باطری با مرد چیست؟ باطری اقلا یک قطب مثبت داره ولی مرد هیچ چیز مثبتی نداره

اختراعی که برای جبران اشتباهات بشر درست شده چیست؟ طلاق

چه طوری زیر دریایی بعضیها رو غرق می‌کنن؟ یه غواص میره در می‌زنه

ناف یعنی چه؟ ناف نمره صفری است که طبیعت به شکم بی‌هنر داده است

خط وسط قرص برای چیه؟ برای اینکه اگه با آب نرفت پایین با پیچ‌گوشتی بره

اگه یه نقطه آبی روی دیوار دیدید که حرکت می‌کند چیست؟ مورچه‌ای است که شلوارلی پوشیده

بعضیها را چگونه برای همیشه می‌شود سر کار گذاشت؟ در دو روی یک کاغذ می‌نویسم: «لطفاً بچرخانید

چرا بعضیها همیشه 18تایی به سینما می‌روند؟ برای اینکه برای زیر 18 ممنوع بود

چرا بعضیها با دو دستشان دست می‌دهند؟ چون فرق دست راست و چپشونو بلد نیستند

چرا فیل از «سوراخ سوزن» رد نمی‌شه؟ برای اینکه ته دمش «گره» داره   

 غضنفر سوار آسانسور میشه، میبینه نوشته‌: ظرفیت 12 نفر. باخودش میگه: عجب بدبختیه‌ها! حالا 11 نفر دیگه از کجا بیارم؟ 

 غضنفر میره امتحان رانندگی افسر بهش میگه حرکت کن . غضنفر میزنه دنده عقب ! افسر میپرسه چرا دنده عقب میری؟ میگه میخوام خیز بگیرم. 

  به غضنفر میگن: با «توکیو» جمله بساز، میگه: من فلانی رو دوست دارم توکیو؟

یه نفر یه سگ فلج داشته، هر وقت دزد میومده،سگه رو می گذاشته توی فرغون و دنبال دزده می‌دویده.  

 دختره میره تعلیم رانندگی ... ازش میپرسند چطور بود ؟ میگه : بد نبود ! اما معلمش خیلی مذهبی بود. میگن : واسه چی؟ میگه : والا من هر کاری میکردم هر جایی میپیچیدم میگفت : یا اباالفضل ...یا حضرت عباس...یا امام حسین  

 گوشه ای از نامه عاسقانه غضنفر به زنش :توی دنیا یه قلب هست که فقط برای تو میتپه اونم قلب خودت.  

 رئیس: خجالت نمی‌کشی تو اداره داری جدول حل می‌کنی؟ کارمند: چکار کنیم قربان، این سروصدا ها که نمی‌ذاره آدم بخوابه! 

از غضنفر می پرسن نخست وزیر به انگلیسی چی می شه؟ می گه :First And Under  

 غضنفر میره نونوایی ، یه 5 ریالی میده به نانوا ،نانوا میگه : 5 ریالی که نون نمیشه ! طرف میگه : صداشو در نیار من ماکسی میلیانوس هستم ! 

 به غضنفر میگن:17شهریور چه روزیه؟کمی فکر کرد و گفت:فکر کنم 15خرداد باشه!  

 دکتر از غضنفر میپرسه: این همه قاشق تو شکم تو چیکار میکنه؟!! میگه: خودتون گفتین روزی یه قاشق بخور 

 به یارو میگن : توی عمرت ، سخت‌ترین کاریکه کردی چی بوده ؟ میگه: پر کردن نمکدون ! میگن: چرا ؟ جواب میده : آخه سوراخ‌هاش خیلی ریزه !   غضنفر عینکش را دور دستش می چرخونه بعد میزنه چشش، سرش گیج میره میخوره زمین! 

 غضنفر میره در یخچال رو باز می‌کنه.می‌بینه ژله توی یخچال داره می‌لرزه. میگه:نترس اومدم آب بخورم!  

 به غضنفر میگن: چند تا حیوون نام ببر که پرواز کنه. میگه:‌ کبوتر، کلاغ، خر! بهش میگن: بابا خر که پرواز نمیکنه! میگه: بابا خره دیگه، یهو دیدی پرواز کرد!

 یه چوب کبریته سرش رو می خوارونه آتیش می گیره  

 غضنفر داشت دنبال جای پارک می گشته اما پیدا نمی کرد! در همون حال گشتن به خدا میگه: خدایا اگه یه جای پارک برام پیدا کنیا من نماز می خونم، روزه می گیرم که یه دفعه یه جای پارک می بینه و به خدا می گه! خدا جون نمی خوادخودم پیدا کردم . 

 دو تا غضنفر داشتن تو یه ماشین بمب کار میذاشتن یکیشون به اون یکی میگه: اگه این بمب الان منفجر شه چی کار کنیم؟ اون یکی میگه نگران نباش من یکی دیگه دارم 

 غضنفر بعد از 10 دقیقه از باجه تلفن بیرون میاد یه نفر ازش میپرسه سالم بود میگه آره فقط آفتابه نداشت 

جوک های جدید خفن و بدون سان سور 

شما هم جوکی ارسال نمایید

نظرات 10 + ارسال نظر
مهدی دوشنبه 26 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 12:07 ق.ظ http://win2victory.blogfa.com

خیلی جوک هات مسخره بودن بیا وب من ببین جوک یعنی چی

خانم نویسنده جمعه 23 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 09:18 ب.ظ http://sotibazar.blogfa.com

سلام.به وب منم بیا و سوتی هاتو بگو

javad جمعه 23 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 04:41 ب.ظ http://tandisetanhaei.blogfa.com

koo pas 8 ta sigari

آرش جمعه 23 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 02:15 ق.ظ http://kashan0361.blogfa.com

خیلی بی مزه بود...!

امدادگر پنج‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 03:49 ب.ظ http://www.rcs-kalaleh.blogfa.com

مرسی دوست عزیزم
لطف دارین

[ بدون نام ] چهارشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 09:53 ب.ظ

سلام.برای دسترسی به مطالب رمز دار چه باید کرد
باتشکر

باید مطالب پست اوا رو با دقت خواند با تشکررررررر

رضا دوشنبه 19 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 10:02 ب.ظ http://math114.blogfa.com

دوست خوبم
من شما رو لینک ردم
اومدی همین طور اکی نگاه کردی رفتی
یکم دقت کن خب

اوکی لینک میشی

fatemeh پنج‌شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 11:41 ب.ظ http://www.fatemeh2005.blogfa.com

hala chera einghadr hers mikhori baba yekam aromtar

اوکی مرسی

Ali پنج‌شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 09:45 ب.ظ

یعنییییییی
خیلییییییییییییییییییییی

tan پنج‌شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 09:43 ب.ظ http://bin72.blogfa.com

salam mondam ageh ramz gozashti chera ramzo midi?!

ببین رمز فقط یه هشدار و اینکه آن پستها واضح نباشن ... مثل اینکه توی فیلمها زیر می نویسن +18 پس زیر اون سن نباید نگاه کنن و اگه دیدن مسئولیتش با بزرگتراشه نه تولید کننده فیلم... همچنین در خیلی از سایتها برای ورود میپرسه شما بالای 18 هستین اگه اوکی دادید میتونید برید تو سایت... ولی اگه زیر 18 باشی و اوکی بزنید دیگه گناهش گردن باباجونته نه اون سایت ... حالا اندرستند؟

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد